انیمیشن از جمله شاخههای صنایع خلاق در جهان است و ابزارها و تکنیکهای ساخت آن نیز روز به روز پیشرفت میکند. با اینحال فرآیند تولید آن طولانی است و خیلی از کشورها از این نظر تنها مصرفکننده هستند. جذب مخاطب در گروههای سنی مختلف، امکان خیالپردازی و خلق تصاویر ناب و فانتزی بالا و امکان ترویج مسائل فرهنگی و تأثیرگذاری عمیق بر مخاطب از جمله کارکردهای اجتماعی انیمیشن است. این مؤلفهها باعث میشود که هنرمندان نسبت به تولید انیمیشن متمایل شوند اما آنچه از شرایط برمیآید، نشان میدهد که ساخت انیمیشن با مشکلات عدیدهای روبهروست.
علی نوری اسکویی عضو هیئت مدیره انجمن آسیفا در اینباره میگوید: «صنعت انیمیشن ایران در حوزه آموزش به جهت وجود منابع اطلاعاتی مناسب در زمینه شیوه تولید، نرمافزار و سختافزار در فضای مجازی و همینطور تعریف دورههای آموزشی متعددی در دانشگاهها و آموزشگاههای کشور رشد خیلی خوبی داشته ولی در حوزه بازاریابی و پخش خیلی اطلاعات قوی و تعریف شدهای جهت رجوع فعالان این حوزه وجود ندارد. شرکتهایی در حوزه صنعت انیمیشن میتوانند به سودآوری بالا دست پیدا کنند که در کنار دانش فنی و هنری از قابلیت بازار سنجی، بازاریابی و تبلیغات مناسبی نیز برخوردار باشند. از این رو میتوان گفت که بحث اقتصاد در انیمیشن، موضوع مهم و قابلتوجهی است.»
هزینه ساخت انیمیشن گاهی با یک پروژه سینمایی برابر میکند. انیمیشن به دلیل هزینههای استودیویی و فشردگی کار سازندگان و مسائل فنی مخارج زیادی دارد. برای آنکه یک انیمیشن، باورپذیر و واقعی به نظر برسد، پول زیادی صرف تأمین برنامهها و نرم افزارهای آن میشود تا در نهایت تصویر نهایی به بهترین شکل تهیه شود. برای مثال ساخت شبیهساز راپونزل در انیمیشن Tangled چندین سال طول کشید.
فرهنگسازی در حوزهی ساخت انیمیشن و لزوم سرمایهگذاری در این بخش، مسئلهای است که باید در بین مدیران فرهنگی و نهادها و ارگانهای دولتی اتفاق بیفتد. چرا که در صنعت انیمیشن تنها جنبه فرهنگی و تربیتی آن مطرح نیست و میتوان بحث سودآوری را نیز در این حوزه دنبال کرد. چنانچه یک انیمیشن با کیفیت تولید شود و سرمایهی مناسب در اختیار تولیدکنندگان قرار گیرد و همچنین بعد از ساخت نیز برای اکران و نمایش آن حمایت کافی وجود داشته باشد، بُعد سودآوری صنعت انیمیشن آشکار خواهد شد.
اما کیانوش دالوند کارگردان مطرح و با سابقه در حوزهی انیمیشن میگوید: «حمایتهای دولتی بدون هیچ استراتژی مشخصی فقط بهصورت سلیقهای از سوی مدیران اعمال میشود. آنهم نه به شکل بسترسازی برای رشد این صنعت، بلکه فقط به شکل سفارش گاهبهگاه به بعضی تیمها و آن هم با اعمال سلیقه زیاد و کنترلی که نهتنها روح اثر هنری بلکه شوق و اشتیاق هنرمند را خفه میکند. شناخت نداشتن مدیران و عمر کوتاه مدیریت آنها و اینکه به شدت علاقهمند هستند و مجبورند پروژهها را در همان مقطع کوتاه تصمیم خود به سرعت به نتیجه برسانند از آسیبهای جدی به بدنه انیمیشن است. مسائل زیادی وجود دارد؛ تمام گناه کمکاری و رشد نکردن انیمیشن هم متوجه بخش دولتی نیست. اما دولت با قدرت خود میتواند بخش خصوصی را در مسیر درست بیندازد که متاسفانه تاکنون چنین اتفاقی رخ نداده است.»
بسیاری از تولیدکنندگان انیمیشن هنگام بر شمردن مشکلات این صنعت به بعد اقتصادی آن اشاره میکنند. آنان با بیان اینکه در کنار تمام مسائلی که در این حوزه وجود دارد، بحث سرمایهگذاری همواره بحث مهمی است، نبود حمایت مالی کافی را یکی از مشکلات تولید انیمیشن با کیفیت میدانند.
بهرام عظیمی کارگردان انیمیشن تهران ۱۵۰۰ میگوید: «یکی از مشکلات عمده بخش انیمیشن میزان هزینههایی است که صرف تولید انیمیشن میشود. میانگین هزینه ساخت یک انیمیشن در کشوری مانند آمریکا 80 میلیارد تومان است. در صورتی که ما با 500 میلیون تومان در کشور خود به تولید انیمیشن دست میزنیم. متأسفانه در کشور ما همین مقدار هزینهای که به آن اشاره کردم نیز برای تولید در اختیار افراد قرار نمیگیرد. در این شرایط مراکز دولتی باید سرمایهگذاری کنند و به نوعی سفارشدهنده این نوع آثار باشند. ساخت یک انیمیشن خوب و استاندارد با یک تیم حرفهای یک سال کار میبرد. به همین خاطر، سرمایهگذار خصوصی این خطر را انجام نمیدهد و بیشتر حرفها در زمینه سرمایهگذاری در حد حرف باقی میماند.»
اما سرمایهگذاران هم انتظار دارند با در اختیار گذاشتن سرمایهشان به تولیدکنندگان از بابت اکران و فروش موفق انیمیشن مطمئن باشند. محمد امین همدانی تهیه کننده «پسر دلفینی» در این رابطه میگوید: «معمولاً انیمیشنهایی که در سینماها به نمایش درمیآیند سانسهای بدی برای اکران دارند. این مسئله چند دلیل دارد: یکی اینکه اکرانکنندگان خیلی اعتباری برای انیمیشن قائل نیستند و آن را جدی نمیگیرند که فروش خوبی داشته باشد. نکته بعدی هم تبلیغات آثار است. سینمادارها باید مطمئن شوند یک اثر فارغ از انیمیشن یا رئال بودن، اثری است که مخاطب برای دیدن آن به سینما میآید، چنین چیزی به تبع تبلیغات عملی میشود و یک فیلم بدون تبلیغ نمیتواند نظر هیچ مخاطبی را به خود جلب کند. اگرچه مسئولان سینماهای اصلی، پخشکنندگان فیلمها و سینمادارها اگر متوجه ارزش یک اثر نشوند، ممکن است به جای اینکه سانسهای عصر که خانوادگیتر است را رها کنند و در چینش کنداکتور پخش سالنها، سانسهای صبح را صرفا به خاطر حضور مدارس در سینما تعیین کنند، غافل از اینکه خانوادههایی که برای تماشای فیلم به سینما میروند، سانسهای عصر و شب را انتخاب میکنند، همین مسئله عدم آشنایی با انیمیشن از طرف مسئولان و سینماداران باعث میشود که به اکران آثار لطمه بخورد.»
رویازی، راهکارهایی برای کاهش این موانع دارد، با بستههای حمایتی رویازی آشنا شوید.
منابع:
با کیانوش دالوند درباره اقتصاد انیمیشن
چرا تولید انیمیشن در ایران کم است؟ (۱)
جایگاه فروش انیمیشن در جدول اقتصاد هنر